یک بازرس ناکارآمد و تقریباً بازنشسته برای حل یک نقشه قتل احتمالی که در مهمانی یک میلیاردر در سن تروپه انجام شده است، فراخوانده می شود. او برای این کار از روش های بسیار خاص خودش استفاده می کند...
در منطقه آیسان تایلند، یک شمن متوجه می شود که برادرزاده اش تسخیر شده است. با این حال، معلوم می شود الهه ای که به نظر می رسد تصاحب شده است، آنقدر که در ابتدا فکر می کنند خیرخواه نیست...
اوا به عنوان وکیل طلاق مشاهده می کند که مردم به دلایل مختلف از هم جدا می شوند، اما او مدرک زیادی دال بر عشق واقعی ندیده است. ناگهان، ایوا خود را بین سه خواستگار می بیند: دوست سابقش، یک هنرمند خیابانی مرموز و یک میلیاردر عجیب و غریب...
"نیکلاس" زندگی شادی دارد. پدر و مادری که او را دوست دارند، گروهی از دوستان که با آنها خوش می گذراند. همه ی چیزی که او می خواهد این است که چیزی تغییر نکند. اما روزی او مکالمه ای را می شنود که باعث می شود او باور کند زندگی اش برای همیشه درحال عوض شدن است...
"فلیکس باش" گوشه نشینی است که توجهی به افراد شهر و کسانی که می خواهند او را بشناسند ندارد.اما وقتی روزی یکی از دوستانش می میرد و مردم داستانهایی درباره او می گویند،او تصمیم می گیرد این حرفها را بین مردم پایان دهد.او "فرانک" را استخدام می کند تا تشییع جنازه ای برای او برپا کند و...
دو ستاره تیم فوتبال دبیرستان Gerald R. Ford تصمیم می گیرند که از تیم فوتبال خارج شوند و به تیم چیرلیدر ها بپیوندند … در این بین Shawn عاشق Carly ، رهبر تیم چیرلیدر می شود اما Carly به قصد انها برای پیوستن به چیرلیدر ها شک می کند … برای راضی کردن Carly آنها مجبور می شوند حرکات جالب جدیدی را قبل از مسابقه نهایی تمرین و اجرا کنند...
در سال 2019 اکثر انسانها به خون آشام تبدیل شدهاند. با منابع خون رو به کاهش، آنها آینده خود را در خطر می بینند. در همین حال یک محقق همراه گروهی از انسانهایی که هنوز خونآشام نشدهاند، سعی در نجات بشریت دارند.
چند خواهر و برادر که پدر و مادرشان به تعطیلات رفته اند حالا در خانه تنها هستند. یک شب گروهی از موجودات فضایی در کنار منزل آنها فرود می آیند و میخواهند دنیا را تسخیر کنند و…
جوانی به نام هنری لتام ( رایان گوسلینگ ) مریض روانی دکتر بتی لوی ( جانین گاروفالو ) است و برای ملاقات خود با پزشکش به مطبش می رود و با دکتری دیگر به نام سام فارستر ( اوان مک گرگور ) مواجه می شود . او از این موضوع سرخورده می شود و به دکتر فارستر می گوید که قصد دارد که در نیمه شب شنبه و تولد خود, خود خودکشی کند...
داستان در رابطه با مترسک ادم خوار و عجیبی است با ویژگیهای خفاشی که هر ۲۳ سال یکبار ۲۳ روز به سراغ مردم می اید تا حسابی شکمشو سیر کنه و حالا روز ۲ است و بار دیگر امده تا قربانی بگیرد و اولین قربانی پسر بچه روستایی است از طرفی یک سری بچه های مدرسه ای برای اردو به نزدیکی ان شهر امدند و بی خبر از حوادث…